لقمانلغتنامه دهخدالقمان . [ ل ُ ] (اِخ ) ابن عاد. خداوند کرکسان که او را صاحب لبد خوانند. به روزگار ملک الحرث الرایش پس از دو هزار و چهار صد و پنجاه و اند سال عمر درگذشت و لبید ش
دربلغتنامه دهخدادرب . [ دَ ] (ع اِ) دروازه ٔ فراخ ازکوچه ٔ خرد. (منتهی الارب ). در بزرگ کوچه . (از اقرب الموارد). جوالیقی در المعرب (ص 153) گوید: اصل «دروب » عربی نیست و عرب آن
کسعیلغتنامه دهخداکسعی . [ ک ُ ] (ص نسبی ) منسوب به گروه کسع از اهل یمن و منه المثل ندامة الکسعی . (ناظم الاطباء). کسع حیی است از یمن یا از بنی ثعلبةبن سعدبن قیس عیلان و از آن حی
دانقلغتنامه دهخدادانق . [ ن ِ / ن َ ] (معرب ،اِ) دانگ که شش یک درهم است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). داناق . (منتهی الارب ). معرب دانگ است . (غیاث ). معرب دانگ است و شرح آن ضمن
ذوالنونلغتنامه دهخداذوالنون . [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) لقب یونس بن متی یعنی صاحب ماهی یا همدم ماهی - و خداوند ماهی یکی از انبیاء بنی اسرائیل است که مبعوث بر اهل نینوی بود و آنرا صاحب ال