للیانوسلغتنامه دهخداللیانوس . [ ل ِ ] (اِخ ) از شاهان روم شرقی پس ازقسطنطین : و چون او (قسطنطین ) گذشته شد یکی از یونانیان بیرون آمد للیانوس نام و دین ترسایی باطل کرد. (فارسنامه ٔ
للیوسلغتنامه دهخداللیوس . [ ل ِ ] (اِخ ) نام مردی رومی و دوست سیپون آفریقائی . تولد حدود 235 و وفات حدود 165 ق . م .
للیانوسلغتنامه دهخداللیانوس . [ ل ِ ] (اِخ ) از شاهان روم شرقی پس ازقسطنطین : و چون او (قسطنطین ) گذشته شد یکی از یونانیان بیرون آمد للیانوس نام و دین ترسایی باطل کرد. (فارسنامه ٔ
للیوسلغتنامه دهخداللیوس . [ ل ِ ] (اِخ ) نام مردی رومی و دوست سیپون آفریقائی . تولد حدود 235 و وفات حدود 165 ق . م .
للیوسلغتنامه دهخداللیوس . [ ل ُ ] (اِخ ) یکی از سرداران اُگوستوس امپراطور روم که در حدود سال 23 ق . م . مأمور جنگ با اشکانیان شد و چون او را به همدستی با دشمن متهم کردند خود را
لالجینواژهنامه آزادلالجین که در محاوره اهالی استان همدان، للین و بعضاً لالون تلفظ می شود، عنوان شهری است با جمعیت حدوداً پانزده هزار نفر و مرکز بخشی با همین نام در نیمه شمالی استا