لثغةدیکشنری عربی به فارسینوک زباني صحبت کردن , شل وسرزباني تلفظ کردن , شلي زبان , گچ , خمير مخصوص اندود ديوار و سقف , ديوار را با گچ و ساروج اندود کردن , گچ زدن , گچ ماليدن , ضماد انداخ
لثغاءلغتنامه دهخدالثغاء. [ ل َ ] (ع ص ) تأنیث ِ الثغ. زن که در زبانش لثغة و شکستگی باشد. (منتهی الارب ).
Greyدیکشنری انگلیسی به فارسیخاکستری، کبود، نا امید، سفید، پیر، کهنه، سفید مایل بخاکستری، سفید شونده، رو به سفیدی رونده، باستانی، بد بخت، بی رنگ