لغزشگرlapserواژههای مصوب فرهنگستانفردی دچار لغزشهای مکرر که هنوز کاملاً به رفتارهای اعتیادی بازنگشته است
مصاحبه با لغزشگرlapse interviewواژههای مصوب فرهنگستانمصاحبه با مُراجع برای بررسی علل لغزش و با هدف پیشگیری از بازگشت او به اعتیاد
زلةلغتنامه دهخدازلة. [ زَل ْ ل َ ] (ع اِ) لغزش پای در گل و لغزش در سخن . اسم است زلیل را. (منتهی الارب ). لغزش پای در گل . سقط و خطا و لغزش در سخن . ج ، زلات . (ناظم الاطباء) (
سقاطلغتنامه دهخداسقاط. [ س ِ ] (ع اِ) آنچه بردارند از خرما و جز آن و از جایی بجای دیگر برند. || غوره ٔ خرمای از درخت افتاده . || بال مرغ . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج
متعثرلغتنامه دهخدامتعثر. [ م ُ ت َ ع َث ْ ث ِ ] (ع ص ) زبان که در سخن شکوخد و شکوخیده زبان . (آنندراج ). زبان گرفته و با لکنت زبان . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الم
ارسطولغتنامه دهخداارسطو. [ اَ رِ ] (اِخ ) (در یونانی : اریست تلس ) حکیم مشهور یونانی ملقب بمعلم اول و پیشوای مشائین . نام این فیلسوف در فارسی و عربی بصور ذیل آمده است : ارسطو، آر
شکوخیدنلغتنامه دهخداشکوخیدن . [ ش ِ / ش ُ دَ ] (مص ) لغزیدن . (ناظم الاطباء) (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (غیاث ) (آنندراج ). عثر. عثرت . عثار. وقرة. بشکوخیدن . آشکوخیدن . تعثر. عثیر