لعنتیلغتنامه دهخدالعنتی . [ ل َ ن َ ] (ص نسبی ) درخور نفرین .سزاوار لعنت . در تداول فارسی زبانان ، ملعون : گفت : بگوی مر خدای آسمان را تا سپاه خویش را بیاورد که من سپاه خویش آورد