پال لیس رشللغتنامه دهخداپال لیس رشل .[ رُ ش ِ ] (اِخ ) بندر فرانسه واقع در کنار باب آنتیوش در پنج هزارگزی رُشل .
gasدیکشنری انگلیسی به فارسیگاز، بنزین، بخار، گاز معده، خود ستایی، گازدار کردن، با گاز خفه کردن، اتومبیل را بنزین زدن
پال لیس رشللغتنامه دهخداپال لیس رشل .[ رُ ش ِ ] (اِخ ) بندر فرانسه واقع در کنار باب آنتیوش در پنج هزارگزی رُشل .