لره کوهلغتنامه دهخدالره کوه . [ ل َ رِ ] (اِخ ) نام کوهی است در جنوب بخش کنگاور که خطالرأس آن حد طبیعی بین بخش کنگاور و دهستان خزل شهرستان نهاوند میباشد. ارتفاع بلندترین نقطه ٔ آن
لره کوهلغتنامه دهخدالره کوه . [ ل َ رَ ] (اِخ ) کوهی و ییلاقی به شاهکوه و ساور مازندران .(مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 126).
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل َ رَ ](اِخ ) کوهی به ارتفاع 9200 پا، میان استرآباد و تاش . (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 79).
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل ِ رِ ] (اِخ ) کرسی بخش در «شِر». از ولایت بورژ. کنار کانال لوآر به فرانسه . دارای 1076 تن سکنه .
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل ُ رِ ] (اِخ ) ژان . روزنامه نویس فرانسوی . مولد کارنتان در قرن هفدهم میلادی .
کوهلغتنامه دهخداکوه . (اِ) معروف است و عربان جبل خوانند. (برهان ). ترجمه ٔ جبل . (آنندراج ). هر برآمدگی کلان و مرتفعی در سطح زمین خواه از خاک باشد و یا سنگ و به تازی جبل گویند.
لرهلغتنامه دهخدالره . [ ل َ رَ ](اِخ ) کوهی به ارتفاع 9200 پا، میان استرآباد و تاش . (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 79).
لره دوللغتنامه دهخدالره دول . [ ل َ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ژاوه رود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 32 هزارگزی جنوب سنندج و یک هزارگزی باختر شوسه ٔ سنندج به کرمانشاه . کوهستا