لرزهسازیseismic shooting 2, shoot 7واژههای مصوب فرهنگستانتولید امواج لرزهای در زمین با مادۀ منفجره یا به هر وسیلهای
مدلسازی سنگشناختی لرزهایseismic lithologic modelingواژههای مصوب فرهنگستانروشی تکراری که در آن مدل چگالیوسرعت تا هنگامی تغییر میکند که دادة محاسبهشده، در حد خطای مجاز، با دادة مشاهدهشده جور شود اختـ . مسل SLIM
لرزهلغتنامه دهخدالرزه . [ ل َ زَ / زِ ] (اِمص ) اسم از لرزیدن . لرزش . لرز. رَجفه . رعشه . قرقفه . نحواء. وَزَغ . ارتعاد. رعدة [ رِ دَ / رَ دَ ] ارتعاش . فسره . تضعضع. تزلزل . اهتزاز.یازه . اِرتعاج . اِرتجاج ، اَصیص . ارزیز.
لرزهدیکشنری فارسی به انگلیسیquake, quiver, shake, shakes, shiver, shudder, thrill, tremble, tremor, trepidation
خوشهزداییdeclustering, declustering of earthquake catalogueواژههای مصوب فرهنگستانفرایند حذف زمینلرزههای وابسته (پیشلرزهها و پسلرزهها) از فهرست زمینلرزهها
رشتهزمینلرزهearthquake sequenceواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از زمینلرزهها، مانند پسلرزهها و خوشهزمینلرزهها، که تقریباً در یک محدوده روی میدهند
آرایۀ لرزهیاب بهخطinline geophone arrayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آرایۀ لرزهیاب که در آن همۀ لرزهیابها در امتداد خط لرزهنگاری هستند
تمامیتنمای فهرست زمینلرزههاcatalogue completenessواژههای مصوب فرهنگستانکوچکترین بزرگی زمینلرزهای که تمامی زمینلرزههای بزرگتر از آن در هر شبکۀ لرزهنگاری ثبت شده باشد یا در فهرست مشخصات زمینلرزهها آمده باشد