لاخیلغتنامه دهخدالاخی . (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. واقع در 24 هزارگزی شمال خاوری قاین و 14 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو قاین به رشخوار. جلگه ، گرمسیر، دا
لوخیلغتنامه دهخدالوخی . (اِخ )دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، واقعدر 23هزارگزی جنوب فریمان و هشت هزارگزی خاوری راه مالرو عمومی فریمان به پاقلعه . کوهستانی و معتدل .
لاخیلغتنامه دهخدالاخی . (اِخ ) دهی از دهستان جلگه زوزن بخش خواف ، شهرستان تربت حیدریه . واقع در 118 هزارگزی جنوب باختری زوزن و 13 هزارگزی باخترراه شوسه عمومی رود به قاین . دامنه
لختیلغتنامه دهخدالختی . [ ل َ ] (ق ) (از: لخت + «ی » نکره ) یک لخت . مقداری . اندازه ای . قدری . کمی . پاره ای . بخشی . بعضی . جزئی . قطعه ای . اندکی . مبلغی : با خردمند بی وفا
صالحلغتنامه دهخداصالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن جناح لخمی . از شاعران حکماست . ابوعبداﷲ حافظ گوید: وی بلاشک از کسانی است که اتباع را درک کرده است و کلمات او در حکمت مستفاد است . جاحظ