ابن هشاملغتنامه دهخداابن هشام . [ اِن ُ هَِ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن هشام بن ابراهیم اللخمی الاندلسی السبتی اللغوی النحوی . سیوطی در طبقات النحاة از او نام برده و تآلیف او را ذکر کرده
روینلغتنامه دهخداروین . [ ی َ ] (یونانی ، اِ) اسم یونانی فوةالصبغ است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). عروق الخمر. (منتهی الارب ). روناس . (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ او
ارملغتنامه دهخداارم . [ اِ رَ ] (اِخ ) نام شهر عاد. (غیاث اللغات ) (کنزاللغات ) (آنندراج ). باغ عاد یا نام شهری که شداد پسر عاد بنا کرد. باغ یا شهر شداد. (ربنجنی ). بهشت شداد ع
توانستنلغتنامه دهخداتوانستن . [ ت ُ / ت َ ن َ /ن ِ ت َ ] (مص ) (از: توان + َستن ، پسوند مصدری ) پهلوی «توانیستن » . قدرت داشتن .مقتدر بودن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). استطاعت . (زوز
اسماعیللغتنامه دهخدااسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن احمد سامانی ، مکنی به ابوابراهیم (279-295 هَ . ق .). مؤلف تاریخ بخارا آرد: ذکر بدایت ولایت امیر ماضی ابوابراهیم اسماعیل بن احمد الس