لختهلغتنامه دهخدالخته . [ ل َ ت َ / ت ِ ] (ص ، اِ) پاره . (برهان ) (اوبهی ). لخت . (آنندراج ) (برهان ) : یا زنده شبی از غم او آنکه درست است از تنگ دلی جامه کند لخته و پاره . خسر