لژلغتنامه دهخدالژ. [ ل ُ ] (اِخ ) (ل ِ ...) دسته ٔ 52 تصویر منقوش بر دیوار از رافائل نقاش معروف و بهترین شاگردان وی در تالارهای (لژها) مشرف به صحن سن داماس در واتیکان نمودار و
لژلغتنامه دهخدالژ. [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) کلبه ٔ کوچک . کلبه ٔ هیزم شکنان مقیم جنگل . آلونک . خانه ٔ کوچک صحرائی . || در اصطلاح جایی خاص باشد در تماشاخانه ها که در آن نشسته با
لژفرهنگ انتشارات معین(لُ) [ فر. ] (اِ.)1 - جایی خاص در تماشا - خانه ها. 2 - بخش ممتاز سالن سینما، دورترین بخش از پرده . 3 - جایگاه (فره ) .
لج کردنگویش اصفهانی تکیه ای: laǰ bekeri طاری: laǰ kard(mun) طامه ای: laǰ kardan طرقی: laǰ kardmun کشه ای: laǰ kardmun نطنزی: laǰ kardan