لثدةلغتنامه دهخدالثدة. [ ل ِ دَ ] (ع اِ) گروه مقیم بجایی که از آنجای نروند و کوچ نکنند. (منتهی الارب ). آن گروه که جایی مقام کنند. (مهذب الاسماء).
لثدةلغتنامه دهخدالثدة. [ ل ِ دَ ] (ع اِ) گروه مقیم بجایی که از آنجای نروند و کوچ نکنند. (منتهی الارب ). آن گروه که جایی مقام کنند. (مهذب الاسماء).
ملسیلغتنامه دهخداملسی . [ م َ ل َ سا ] (ع ص ) ناقة ملسی ؛ شتر ماده ای که تیز گذرد و چیزی به وی نچفسد از سرعت وی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). ماده شتری که تیز گذرد و از تندروی