لبلبةلغتنامه دهخدالبلبة. [ل َ ل َ ب َ ] (ع مص ) نیکدلی . (منتهی الارب ). || مهربانی کردن . (دهار). مهربانی کردن بر فرزند. || مهربانی کردن و لیسیدن گوسپند بچه را پس از زاییدن . ||
لبابةلغتنامه دهخدالبابة.[ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دختر عبدالرحمن بن جعفر، زوجه ٔ علی بن ابیطالب . این زن را علی علیه السلام طلاق داد و علی بن عبداﷲبن عباس به زنی کرد. (عقدالفرید ج 5 ص 3
لبابةلغتنامه دهخدالبابة. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دختر عبداﷲبن جعفربن ابیطالب . وی نخست زوجه ٔ عبدالملک بود بعد مطلقه شد و علی بن عبداﷲبن عباس وی را تزویج کرد. (حبیب السیر ج 1 ص 262).
لبابةالصغریلغتنامه دهخدالبابةالصغری . [ ل ُ ب َ تُص ْ ص ُ را ] (اِخ ) مادر خالدبن ولید دختر حارث الهلالیه و خواهرلبابة الکبری زن عباس بن عبدالمطلب و هم خواهر میمونه زوجه ٔ پیغمبر اکرم
بانگ کردنلغتنامه دهخدابانگ کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آواز کردن . (ناظم الاطباء). فریاد کردن . بانگ برآوردن . صخب . اصلاق . اعجاج . عجیج . عج . صیحان . صیاح . صدید. صرخ . صراخ . هب
لبابةلغتنامه دهخدالبابة.[ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دختر عبدالرحمن بن جعفر، زوجه ٔ علی بن ابیطالب . این زن را علی علیه السلام طلاق داد و علی بن عبداﷲبن عباس به زنی کرد. (عقدالفرید ج 5 ص 3
لبابةلغتنامه دهخدالبابة. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دختر عبداﷲبن جعفربن ابیطالب . وی نخست زوجه ٔ عبدالملک بود بعد مطلقه شد و علی بن عبداﷲبن عباس وی را تزویج کرد. (حبیب السیر ج 1 ص 262).
لبابةالصغریلغتنامه دهخدالبابةالصغری . [ ل ُ ب َ تُص ْ ص ُ را ] (اِخ ) مادر خالدبن ولید دختر حارث الهلالیه و خواهرلبابة الکبری زن عباس بن عبدالمطلب و هم خواهر میمونه زوجه ٔ پیغمبر اکرم