لایۀ تحکیمcapping layerواژههای مصوب فرهنگستانلایهای که برای استحکام بیشتر بستر و امکان متراکم کردن لایۀ زیراساس و همچنین لایههای روی آن ایجاد میشود
لایۀ اَبرcloud layerواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای از اَبرها با پایههای تقریباً همتراز که لزوماً از یک نوع نیستند
لایۀ ابروارnepheloid layerواژههای مصوب فرهنگستانلایهای از آب در حوضۀ ژرفاقیانوس، بهپهنای 200 تا 1000 متر، شامل مقدار متنابهی رسوب معلق
لایۀ اتصال امنsecure socket layerواژههای مصوب فرهنگستانقراردادی برای ایجاد ارتباط امن در اینترنت اختـ . لام SSL
لایۀ اختیاریarbitrary levelواژههای مصوب فرهنگستانهریک از لایههای فرضی پنج تا ده یا بیست سانتیمتری در کاوش که به سبب فقدان یا عدم تشخیص لایههای واقعی اختیار میشوند
تراز احداثformation level, final grade, grade levelواژههای مصوب فرهنگستانسطحی بر روی بستر و لایۀ تحکیم که لایههای مختلف راه بر روی آن ساخته میشود
اسماعیللغتنامه دهخدااسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی (اول ) (جلوس 907 هَ . ق . - وفات 930). شاه اسماعیل بن شیخ حیدربن شیخ جنیدبن شیخ ابراهیم بن خواجه علی بن شیخ صدرالدین موسی بن شیخ صف
شایگانفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. شایسته و سزاوار؛ لایق؛ درخور.۲. ویژگی هرچیز خوب و پسندیده و گرانمایه.۳. [قدیمی] درخور پادشاه.۴. (اسم) [قدیمی] کار بیمزد و رایگان: ◻︎ اگر بگروی تو به روز ح
شایگانلغتنامه دهخداشایگان . (ص مرکب ) مرکب از: شای (= شاه ) به اضافه ٔ گان پسوند نسبت و لیاقت . سزاوار و لایق و درخور. (برهان قاطع). شایسته و شایان . فرد ممتاز. فرد اعلی در میان ا
ابونصرلغتنامه دهخداابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسد مسمی به منصور. شار غرجستان مشهور به شار شاه در ترجمه ٔ تاریخ یمینی آمده : ولایت غرشستان را شار ابونصر داشت تا پسر وی مح