اشتقاق ضربانسازpacemaker lead, pacing leadواژههای مصوب فرهنگستاناتصال بین قلب و منبع نیروی ضربانساز مصنوعی متـ . گیرانۀ ضربانساز
جلوداریlead-out/lead outواژههای مصوب فرهنگستانراهکنشی که در آن دوچرخهسوار، درحالیکه با سرعت میراند، به همتیمی خود اجازه میدهد در باد او بخوابد تا بتواند برای سرعترانی پایانی آماده شود
ثابت خورشیدیsolar constantواژههای مصوب فرهنگستانتوانی که واحد سطح بالاترین لایۀ جوّ زمین از خورشید دریافت میکند
لایهلغتنامه دهخدالایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) مرادف لای است . (آنندراج ). رده ٔ دیوار و تای جامه و کاغذ و در عرف آن را ته گویند. (غیاث ) (فرهنگستان این لغت را بجای طبقه پذیرفته است ) . لایه های خاک جنگل عبارتند از: پوشش مرده که از مواد آلی ساخته شده ولاشبرگ و خا
لایهلغتنامه دهخدالایه . [ ی ِ ] (اِخ ) نام دهی جزء بلوک فاریاب دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت . واقع در سه هزارگزی پل انبوه و هفتاد و دو هزارگزی خاوری پل لوشان .دارای 1800 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
لایهفرهنگ فارسی عمید۱. آنچه لای چیزی بگذارند.۲. پارچهای که لای رویه و آستر لباس بدوزند.۳. (زمینشناسی) طبقۀ زمین.
حسن کلایهلغتنامه دهخداحسن کلایه . [ ح َ س َ ک َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان خرم آباد شهرستان شهسوار 6500گزی جنوب شهسوارکنار راه شوسه ٔ شهسوار به بلده . دشت ، معتدل ، مرطوب ،مالاریایی . سکنه ٔ آن 190 تن . زبان گیلکی و فارسی . آب
پیلایهلغتنامه دهخداپیلایه . [ ی َ ] (اِخ ) نهری در بولیویا (بولیوی ) و تابع رودخانه ٔ پیلکومایو. و آن از قسمت جنوبی بولیویا سرچشمه گیرد و پس از طی مسافتی قریب به 800 هزار گز در خاک جمهوری آرژانتین به نهر پیلکومایو ریزد. (قاموس الاعلام ترکی ).
خراطه کلایهلغتنامه دهخداخراطه کلایه . [ خ َ طِ ک َ ی َ / ی ِ ] (اِخ ) نام ناحیتی بوده است به آمل مازندران و در این ناحیت حسام الدوله اردشیربن کینخوار که در سال 635 هَ .ق . برضد مغولها شورید و پایتخت را از ساری به آمل آورد، قصر عالی
خوزن کلایهلغتنامه دهخداخوزن کلایه . [ زَ ک ِ ی َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان ارنگه ٔ بخش کرج شهرستان تهران ، واقع در شمال کرج متصل براه شوسه ٔ کرج به چالوس . این دهکده در دره ٔ کرج قرار دارد با آب و هوای مناطق سردسیری و 225 تن سکنه .آب آن از رودخانه ٔ کرج و محصول آ
زارم کلایهلغتنامه دهخدازارم کلایه . [رِ ک َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دهشال بخش آستانه ٔ شهرستان لاهیجان . در 16هزارگزی شمال خاوری آستانه 4هزارگزی دهشال . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).