لاچوانلغتنامه دهخدالاچوان . [لاچ ْ ] (اِخ ) نام دهی جزء دهستان خدابنده لو بخش قیدار از شهرستان زنجان . واقع در سه هزارگزی خاور قیدار.دارای ششصد تن سکنه . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج
لاچینلغتنامه دهخدالاچین . (ترکی ، اِ) در ترکی شاهین شکاری را گویند. (غیاث ). || نامی از نامهای مردان و به معنی بنده ظاهراً از مجعولات شعوری است .
لاچیلغتنامه دهخدالاچی . (اِ) قاقله باشد و آن را هال و هیل نیز گویند و داخل ادویه ٔ حارّه در طعام کنند. (برهان ). اسم هندی هیل است . (فهرست مخزن الادویه ). آلاچی .