لاونلغتنامه دهخدالاون . (اِخ ) الطرسوسی نام حکیمی از حکمای عهدفترت بین بقراط و جالینوس . (عیون الانباء ج 1 ص 36).
لاونلغتنامه دهخدالاون . [ وَ] (اِ) نام محلی و معرکه ای در شاهنامه : به لاون به جنگ آزمودی مرابه آوردگه در ستودی مرا. فردوسی .در فرهنگها این کلمه را لادن به دال مهمله ضبط کرده ان
لئونلغتنامه دهخدالئون . [ ل ِ ئُن ْ ] (اِخ ) نام نخستین اسیر از سپاهیان یونانی که به دست سپاهیان بحرپیمای ایران افتاد توضیح اینکه در جنگهای دریائی بین سپاهیان ایران و یونان هنگا
لئونلغتنامه دهخدالئون . [ ل ِ ئُن ْ ] (اِخ ) پیی دو. یا لئونه . ناحیه ٔ باستانی در برتانی (فینیستر). کرسی آن لاندرنو است .
لئونلغتنامه دهخدالئون . [ ل ِ ئُن ْ ] (اِخ ) نام شهری از مکزیک (اتا دوگوآناژوآتو). دارای یکصد و ده هزار تن سکنه .
لئونلغتنامه دهخدالئون . [ ل ِ ئُن ْ ] (اِخ ) نام شهری به اسپانی ، مرکز ایالت قدیم لئون و کرسی ایالت . دارای 29 هزار تن سکنه .
لئونلغتنامه دهخدالئون . [ ل ِ ئُن ْ ] (اِخ ) نام قدیم منطقه ٔ واقع در شمال غربی اسپانی که در قرن دهم میلادی متشکل و در سال 1230 م . با کاستیل یکی شد و شامل ایالات کنونی لئون ، ز
لاونطوبطالنلغتنامه دهخدالاونطوبطالن . [ وُ ب َ ل ُ ] (معرب ، اِ) عرطنیثا. عسلج . مهد. سلعی . کف الاسد.
راچبورگ این لاونبورگلغتنامه دهخداراچبورگ این لاونبورگ . [ وِم ْ ] (اِخ ) قصبه ای است در آلمان که در چهل هزارگزی شمالی شرقی دوک لاونبورگ از خطه ٔ شلسویگ هولشتاین قرار دارد. (از قاموس الاعلام ترک
لاونطوبطالنلغتنامه دهخدالاونطوبطالن . [ وُ ب َ ل ُ ] (معرب ، اِ) عرطنیثا. عسلج . مهد. سلعی . کف الاسد.
راچبورگ این لاونبورگلغتنامه دهخداراچبورگ این لاونبورگ . [ وِم ْ ] (اِخ ) قصبه ای است در آلمان که در چهل هزارگزی شمالی شرقی دوک لاونبورگ از خطه ٔ شلسویگ هولشتاین قرار دارد. (از قاموس الاعلام ترک
استورغالغتنامه دهخدااستورغا. [ اَ ] (اِخ ) شهری بولایت لاون اسپانیا، در مسافت 30میلی مغرب جنوب غربی لاون با راه آهن ، واقع بر تلی که از سطح دریا 2440 قدم ارتفاع دارد و نهر ریوتویرن
استوریاسلغتنامه دهخدااستوریاس . [ اَ ] (اِخ ) ولایتی در شمال غربی اسپانیا از سمت مشرق بقسطیله ٔ قدیم و از جنوب بمملکت لاون و از مغرب بجیلیقیه و از شمال ببحر بسکی محدود است و مشتمل ب