لاورشیرلغتنامه دهخدالاورشیر. [ وَ ] (اِ) صمغ درختی است که در دواها بکار برند و عربان جاوشیر گویند. (برهان ) (آنندراج ). گاوشیر. جاوشیر .
لاوشیرلغتنامه دهخدالاوشیر. (اِ) جاوشیر و آن صمغی باشد دوائی . (برهان ). انگُمی است داروئی . لاورشیر. رجوع به لاورشیر شود.
گاورشیرلغتنامه دهخداگاورشیر. [ وَ ] (اِ مرکب ) صمغی است که آن را گاوشیر هم میگویند. (برهان ) (آنندراج ).
لابرویرلغتنامه دهخدالابرویر. [ ی ی ِ ] (اِخ ) ژان دو. عالم فرانسوی مُخصّص در سجایا. مولد پاریس به سال 1645 و وفات 1696 م .
لاوشیرلغتنامه دهخدالاوشیر. (اِ) جاوشیر و آن صمغی باشد دوائی . (برهان ). انگُمی است داروئی . لاورشیر. رجوع به لاورشیر شود.