لغتنامه دهخدا
ربی . [ رُب ْ بی ی ] (ص نسبی ) نسبت به قبایل پنجگانه ٔ رباب است لأن الواحد منهم ربة لأنک اذا نسبت الشی ٔ الی الجمع ردته الی الواحد کما تقول فی المساجد مسجدی الا ان تکون سمیت به رجلاً فلا ردة الی الواحد کما یقول فی انمار انماری و فی کلاب کلابی . (منتهی الارب ). نسبت به قبایل