لاعلغتنامه دهخدالاع . (ع ص ) ناشکیبا و بیمار دوستی و محبت . ج ، لاعون ، لاعة، الواع . (منتهی الارب ): رجل ٌ هاع ٌ لاع ؛ مرد بددل ترسنده . رجل ٌ هائعٌ کذلک . (منتهی الارب ). مرد
لاعةلغتنامه دهخدالاعة. [ ع َ ] (ع ص ) تأنیث لاع . زن عشقباز. || زن که قادر نکند مرد را بر خود. || زن تیزخاطر و چالاک . || اَتان لاعةالفؤاد الی جحشها؛ خر ماده ٔ عاشق زار بر بچه