لاشخورگویش اصفهانی تکیه ای: lâšxor طاری: lâšxor طامه ای: siyâtâs طرقی: lâšxor کشه ای: lâšxor نطنزی: mardaxor
لاشخورگویش خلخالاَسکِستانی: karkaz دِروی: varga dâlvâz شالی: dârkaqaš کَجَلی: lâšxor کَرنَقی: vašak کُلوری: varga dâl گیلَوانی: quzqun/vašak
لاشخوریانCathartidaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از راستۀ شاهینسانان که عموماً جثهای بزرگتر از تیرههای دیگر این راسته دارند و اغلب لاشهخوار هستند و بهندرت غذای خود را ازطریق شکار به دست میآورند
لاشخوارفرهنگ انتشارات معین(شْ خا) 1 - (اِ.) جانوری که از اجساد حیوانات تغذیه می کند. 2 - آن که از راه های نامشروع زندگی کند.
همافرهنگ فارسی عمید / قربانزادهپرندهای با چثۀ درشت از تیرۀ لاشخورها و شبیه شاهین. Δ قدما میپنداشتند خوراکش استخوان است و سایهاش بر سر هرکس بیفتد به سعادت و کامرانی خواهد رسید و در می