۱. ‹لش› جسد حیوان مرده؛ مردار: ◻︎ بر این زمین که تو بینی ملوکطبعانند / که ملک روی زمین پیششان نیرزد لاش (سعدی۲: ۴۶۳).
۲. (صفت) پست؛ زبون.
۳. (صفت) لاغر.
۴. (صفت) هیچوپوچ.
۱. جسد، جنازه، نعش
۲. جیفه، لاشه، لش
۳. مرده
۴. کالبد
۵. اندک، قلیل، ناچیز
۶. بیاعتبار، بیمقدار، پست، دنی، فرومایه
۷. تاراج، چپاول، غارت، یغما
body, cadaver, corpse, necro-