لاس زدنلغتنامه دهخدالاس زدن . [ زَ دَ ](مص مرکب ) به نظر ریبه در کسی دیدن . ملامسه کردن و دست بازی کردن . ملاعبه کردن به ریبه . رجوع به لاس شود.
لاسیدنلغتنامه دهخدالاسیدن . [ دَ ] (مص ) لاس زدن . نظربازی کردن . دست بازی کردن . || ملاعبه با منظور.