لاسونیانلغتنامه دهخدالاسونیان . [ س ُ ] (اِخ ) مردم قسمتی از دومین ایالتی که داریوش کبیر از نظر گرفتن مالیات تأسیس کرد مرکب از: می سیان ، لیدیان ، لاسونیان ؛ کابالیان و هی گنیان بودند و مالیات آن پانصد تالان بود. (ایران باستان ج 2 ص 14
لسنونلغتنامه دهخدالسنون . [ ل ِ ن ِ وَ ] (اِخ ) نام کرسی بخش در «فینیستر» از ولایت برست به فرانسه ، دارای 4111 تن سکنه .
لسانینلغتنامه دهخدالسانین . [ ل ِ ن َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ لسان . || زبان فارسی و عربی .- ذواللسانین ؛ دوزبان . آنکه به دو زبان سخن تواند گفت . آنکه به تازی و پارسی سخن تواند کرد. رجوع به ذواللسانین شود.