لارسالغتنامه دهخدالارسا. (اِخ ) نام شهری از عیلام . حموربی شاه بابل ریم سین پادشاه عیلام را از این شهر به سال (2093 ق .م ) بیرون راند. (ایران باستان ج 1 ص 120). این شهر مرکز ستای
لاراندیانلغتنامه دهخدالاراندیان . (اِخ ) نام مردم شهری در پیدیّه که به دست پردیکاس جانشین اسکندر ویران شد و از بیخ و بن برافتاد و تمام مردم کارآمد آن به دست وی از دم شمشیر گذشتند و د
لارانیلغتنامه دهخدالارانی . [ ن ْی ْ ] (اِخ ) نام کرسی بخش در ایالت هُت (آلپ ) از ولایت گاپ ، دارای راه آهن و 1363 تن سکنه .
دورۀ بابل کهنOld Babylonian periodواژههای مصوب فرهنگستاندورهای در تاریخ میانرودان جنوبی در فاصلۀ زمانی 2000 تا 1600 ق.م شامل دورۀ ایسینـ لارسا در نیمۀ اول و سلسلۀ آموری در نیمۀ دوم
امرافللغتنامه دهخداامرافل . [ ] (اِخ ) نام وی بعنوان پادشاه شنعار متحد کدرلاعمر در تاراج ممالک غربی در سفر پیدایش کتاب مقدس آمده است و از قراین مستفاد می شود که او حامورابی یا آمو
حامورابیلغتنامه دهخداحامورابی . (اِخ )ششمین پادشاه از اولین سلسله ٔ پانزده نفری سلاطین بابل و مؤسس و بانی حقیقی وواقعی مملکت بابل . قانون حامورابی قدیم ترین قوانینی است که تا امروز
سومرلغتنامه دهخداسومر. [ م ِ ] (اِخ ) شومر. کشوری باستانی در قسمت سفلای بین النهرین ، مجاور خلیج فارس و درجنوب کشور راکد. شهرهای سومر عبارت بود از «اور»، «اوروک »، یا «ارخ »، «ن
بین النهرینلغتنامه دهخدابین النهرین . [ ب َ نَن ْ ن َ رَ ] (اِخ ) یونانی ، مسوپوتامیا (مزوپوتامیا) (بین دو رود) ناحیه ای در آسیای غربی در امتداد رودهای دجله و فرات و بین آنها که از جنو