لابیگر بیگانگانforeign agent 1واژههای مصوب فرهنگستانفردی که رسماً برای شرکت یا دولتی خارجی لابی میکند
لابیگریlobbying, lobbyismواژههای مصوب فرهنگستانبهرهگیری نظاممند از لابی کردن و گروههای لابی برای نیل به اهداف سیاسی
ریلبند لبهگِردwane tieواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ریلبند چوبی که یک یا دو لبۀ زبرین آن گرد است متـ . تراورس لبهگِرد
بومکنشگریeco-activismواژههای مصوب فرهنگستانکنش مستقیم با هدف بالا بردن آگاهی و لابیگری برای جلوگیری از فعالیتهایی که به محیطزیست آسیب میرساند