لئوکئولغتنامه دهخدالئوکئو. [ ل ِ ک ِ ] (اِخ ) نام اصلی چینی جزیره ٔ فرمز. رجوع به فرمز شود. (قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به لیوکیو شود.
لُوکُوگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی بالای قله کوه ، مثلا میگویند او کجاست و در پاسخ میگویند لوکُهِدی یعنی بالای کوه است، خموش ، سکوت
لزوئورلغتنامه دهخدالزوئور. [ ل ِ ءُ ] (اِخ ) ژان فرانسوا. سازنده ٔ ترانه های مذهبی ودرامی . مولد پله سیل نزدیک آبویل (1763-1837 م .).
لوکشورلغتنامه دهخدالوکشور.(اِ) به اعتقاد شاکمونی و تناسخیه وجودی باشد که هرگز فانی نشود و ارواح کامله را از قید صور ناقصه ٔ حیوانی خلاصی دهد و به مرتبه ٔ انسانی رساند. (برهان ).
لوکنولغتنامه دهخدالوکنو. [ ن ُ ] (اِخ ) لاکنو. شهری ازهندوستان کرسی ایالت اوذه . دارای 387هزار تن سکنه است . رجوع به لکنهر شود.