قیچلغتنامه دهخداقیچ . (اِ) درختچه ای است که در بیابانهای خراسان وکرمان و یزد و اطراف کرج وجود دارد. در بعضی کتابهانام گُواج برای آن ذکر گشته است . (درختان جنگلی ایران تألیف سا
قیچZygophyllumواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از قیچیان یکسالۀ علفی یا چندسالۀ بوتهای با حدود 50 گونه که در نواحی خشک و نیمهخشک افریقا و مدیترانه و آسیای میانه و استرالیا میرویند؛ شاخههای آنها
قیچ شدنلغتنامه دهخداقیچ شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) قیچ شدن دست یا انگشتان دست یا پا؛ سیخ شدن آن . (یادداشت مؤلف ). رجوع یه غیچ شدن شود.
قیچلغتنامه دهخداقیچ . (اِ) درختچه ای است که در بیابانهای خراسان وکرمان و یزد و اطراف کرج وجود دارد. در بعضی کتابهانام گُواج برای آن ذکر گشته است . (درختان جنگلی ایران تألیف سا
غیچلغتنامه دهخداغیچ . (اِ) گواچ . نوعی گیاه از طایفه ٔ زیگوفیلاسه مخصوص نواحی گرمسیر که منشاء آن جنوب اروپاست . در سبزوار و جنوب خراسان و یزد، «قیچ » گویند. رجوع به درختان جنگل