قذلغتنامه دهخداقذ. [ ق َ ذذ ] (ع مص ) پر بر تیر چسبانیدن . || کناره های پر بریدن و گرد و هموار ساختن آن را. || سنگ و کلوخ و مانند آن انداختن . || بر پس دو گوش زدن . (منتهی الا
قذلغتنامه دهخداقذ. [ ق ُذذ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اقذ، تیر باپرو تیر بی پر و هموار تراشیده ٔ بی خم . (منتهی الارب ).
قذذلغتنامه دهخداقذذ. [ق ُ ذَ ] (ع اِ) ج ِ قُذَّة. (منتهی الارب ). رجوع به قذه شود. || کیک . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ، قِذّان . (ناظم الاطباء). رجوع به قذان شود.