قطعنامهفرهنگ انتشارات معین( ~ . مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) مکتوبی که در آن خواسته های اجتماع کنندگان نوشته شده است .
resolutionsدیکشنری انگلیسی به فارسیقطعنامه ها، حل، دقت، تفکیک پذیری، رفع، تصمیم، تحلیل، عزم، تصویب، نتیجه، تجزیه، نیت، ثبات قدم، عزم راسخ، قصد، عزیمت