قوشچیلغتنامه دهخداقوشچی . (اِخ ) دهی است از دهستان انزل بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، سکنه ٔ آن 270 تن . آب آن از چشمه و قنات . محصول آن غلات ، توتون ، چغندر، بادام و کشمش . شغل اه
قوشچیلغتنامه دهخداقوشچی . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ شاهین دژ شهرستان مراغه ، سکنه ٔآن 15 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و کرچک . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا
قوشچیلغتنامه دهخداقوشچی . (اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران ، سکنه ٔ آن 88 تن . آب آن از رودخانه ٔکرج . محصول آن غلات ، بنشن ، چغندر قند و صیفی و شغل اهالی آنجا زراعت ا
قوشچی گریلغتنامه دهخداقوشچی گری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) شغل و منصب قوشچی . نگهبانی قوشهای شکاری . (فرهنگ فارسی معین ).
قوشچی سمرقندیلغتنامه دهخداقوشچی سمرقندی . [ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) علی بن محمد، ملقب به علاءالدین و معروف به ملاعلی قوشچی که گاهی او را فاضل قوشچی نیز گویند. از مشاهیر علمای عامه و محققان
قوشچی باشیلغتنامه دهخداقوشچی باشی . (اِخ ) دهی است از دهستان بیونیج بخش کرند شهرستان شاه آباد، سکنه ٔ آن 160 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، حبوب ، لبنیات ، توتون و شغل اهالی زرا
قاضی قوشچیلغتنامه دهخداقاضی قوشچی . (اِخ ) دهی است ازدهستان نجف آباد شهرستان بیجار. در 25000گزی خاور شهر بیجار و کنار شوسه ٔ بیجار به سنندج و در تپه ماهورواقع و سردسیر است . 270 تن سک
قوشچی گریلغتنامه دهخداقوشچی گری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) شغل و منصب قوشچی . نگهبانی قوشهای شکاری . (فرهنگ فارسی معین ).
قوشچی سمرقندیلغتنامه دهخداقوشچی سمرقندی . [ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) علی بن محمد، ملقب به علاءالدین و معروف به ملاعلی قوشچی که گاهی او را فاضل قوشچی نیز گویند. از مشاهیر علمای عامه و محققان
قوشچی باشیلغتنامه دهخداقوشچی باشی . (اِخ ) دهی است از دهستان بیونیج بخش کرند شهرستان شاه آباد، سکنه ٔ آن 160 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، حبوب ، لبنیات ، توتون و شغل اهالی زرا
قاضی قوشچیلغتنامه دهخداقاضی قوشچی . (اِخ ) دهی است ازدهستان نجف آباد شهرستان بیجار. در 25000گزی خاور شهر بیجار و کنار شوسه ٔ بیجار به سنندج و در تپه ماهورواقع و سردسیر است . 270 تن سک
علاءالدین قوشچیلغتنامه دهخداعلأالدین قوشچی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) علی ابن محمد سمرقندی ، معروف به ملاعلی قوشچی ، و گاهی او را فاضل قوشچی نیز گویند. وی از مشاهیر علمای عامه و متکلم و
