غوزیلغتنامه دهخداغوزی . (ص نسبی ) آنکه غوز بر پشت دارد. قوزپشت . کوژپشت . قوزی . رجوع به قوزی و کوژپشت شود.
قوزیچی اولنلغتنامه دهخداقوزیچی اولن . [ اُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، سکنه ٔ آن 123 تن . آب آن از قنات و چشمه . محصول آن غلات ،چغندر و نخود. شغل اه
قوزیوندلغتنامه دهخداقوزیوند. [ زی وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چمچمال بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان ، سکنه ٔ آن 80 تن . آب آن از رودخانه ٔ گاماسیاب و دینور و محصول آن غلات ، چغندر
قوزیوندلغتنامه دهخداقوزیوند. [ زی وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان روضه چای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، سکنه ٔ آن 210 تن . آب آن از روضه چای . محصول آن غلات ، توتون ، انگور و حبوب . ش
قره قوزیلغتنامه دهخداقره قوزی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 16000 گزی شمال کلاله . موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل مالاریایی است
قوزیچی اولنلغتنامه دهخداقوزیچی اولن . [ اُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، سکنه ٔ آن 123 تن . آب آن از قنات و چشمه . محصول آن غلات ،چغندر و نخود. شغل اه
قوزیوندلغتنامه دهخداقوزیوند. [ زی وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چمچمال بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان ، سکنه ٔ آن 80 تن . آب آن از رودخانه ٔ گاماسیاب و دینور و محصول آن غلات ، چغندر
قوزیوندلغتنامه دهخداقوزیوند. [ زی وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان روضه چای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، سکنه ٔ آن 210 تن . آب آن از روضه چای . محصول آن غلات ، توتون ، انگور و حبوب . ش
قره قوزیلغتنامه دهخداقره قوزی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 16000 گزی شمال کلاله . موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل مالاریایی است
کلی قوزیلغتنامه دهخداکلی قوزی . [ ک َل ْ لی ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاردانگه است که در بخش هوراند شهرستان اهر واقع است و 382 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).