26 فرهنگ

3162 مدخل


قوت

qovvat

۱. توان؛ نیرو؛ زور.
۲. فیض خداوند.
⟨ قوت کردن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. زور زدن؛ نیرو به کار بردن.
۲. (مصدر متعدی) قوی کردن.
⟨ قوت گرفتن: (مصدر لازم)
۱. نیرو گرفتن؛ توانا شدن.
۲. [مجاز] زیاد شدن.

نیرو

آذوقه، توشه، جیره، خواربار، خوراک، خوردنی، طعام، غذا، مائده

aliment, diet, fare, food, nourishment, nurture, nutriment, nutrition, potency, power, strength