لغتنامه دهخدا
کوازه . [ ک َ زَ / زِ ] (اِ) به معنی اول کواز است که تنگ مسافران باشد. (برهان ). به معنی کوزه ای است سرتنگ که مسافران برای خوردن آب با خود دارند. (آنندراج ). تنگ آبخوری گردن کوتاه مسافران . (ناظم الاطباء). مصحف کرازه است . (حاشیه برهان چ معین