قاسنیلغتنامه دهخداقاسنی . (ترکی ، اِ) قنه است و آن را بارزد نامند. (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
قرسطسلغتنامه دهخداقرسطس . [ ق ِ رَ طِ ] (معرب ، اِ) الحیة المقرونة. افعی شاخدار. (یادداشت از مؤلف ).
قرسنهلغتنامه دهخداقرسنه . [ ق ِ رِ ن َ / ن ِ ] (اِ) چرک و ریمی را گویند که بر روی جراحت بسته و سخت شده باشد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
قساسلغتنامه دهخداقساس .[ ق ُ ] (اِخ ) کان آهن است به ارمینیه و شمشیرهای قساسیه بدان منسوب است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
قاسنیلغتنامه دهخداقاسنی . (ترکی ، اِ) قنه است و آن را بارزد نامند. (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
قرسطسلغتنامه دهخداقرسطس . [ ق ِ رَ طِ ] (معرب ، اِ) الحیة المقرونة. افعی شاخدار. (یادداشت از مؤلف ).
قرسنهلغتنامه دهخداقرسنه . [ ق ِ رِ ن َ / ن ِ ] (اِ) چرک و ریمی را گویند که بر روی جراحت بسته و سخت شده باشد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).