قنوتفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (فقه) دعایی که در رکعت دوم نماز پس از حمد و سوره، با دستهای رو بهصورت خوانده میشود.۲. [قدیمی] خواندن دعا.
قنوتلغتنامه دهخداقنوت . [ ق ُ ] (ع مص ) فرمانبرداری کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و از این معنی است قول خداوند تعالی : القانتین و القانتات . (منتهی الارب ). || خاموش
قنوطلغتنامه دهخداقنوط. [ ق َ ] (ع ص ) نومید. قانط. قَنِط. (اقرب الموارد) : و ان مسه الشر فیؤس قنوط. (قرآن 49/41).
قنوطلغتنامه دهخداقنوط. [ ق ُ ] (ع مص ) مأیوس و ناامید شدن . (از اقرب الموارد). نومید شدن . (منتهی الارب ) (ترجمان عادل ترتیب جرجانی ). قَنَط.قَناطة. (اقرب الموارد). || (اِمص )
قناتگویش اصفهانی تکیه ای: qanât طاری: qenât طامه ای: qanât طرقی: qanât کشه ای: qanât نطنزی: qanât / čašma
يَقْنُتْفرهنگ واژگان قرآناطاعت خاضعانه كند (از قنوت و قنوت به معناي اطاعتی است که با خضوع و فروتنی همراه باشد. جزمش به دليل شرط شدن براي بعد از خود مي باشد )
قَانِتٌفرهنگ واژگان قرآنمطيع و فرمانبردار- عبادتگر(کلمه قانت اسم فاعل از مصدر قنوت است وقنوت به معناي اطاعتی است که با خضوع و فروتنی همراه باشد )
ﭐقْنُتِيفرهنگ واژگان قرآنمطيع و خاضع شو-فروتنانه به عبادت بپرداز (از قنوت و قنوت به معناي اطاعتی است که با خضوع و فروتنی همراه باشد)
قَانِتُونَفرهنگ واژگان قرآنمطيعان و فرمانبرداران-عبادتگران(کلمه قانت اسم فاعل از مصدر قنوت است وقنوت به معناي اطاعتی است که با خضوع و فروتنی همراه باشد )