قنفلةلغتنامه دهخداقنفلة. [ ق َ ف َ ل َ ] (ع مص ) رفتار گران . (منتهی الارب ). قَنْفَل َ؛ ای مشی مشیة ثقیلة. (اقرب الموارد).
رفتارلغتنامه دهخدارفتار. [ رَ ] (اِمص ) سلوک . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). حاصل بالمصدر رفتن . و مستانه ، شتاب آلود از صفات ، و موج از تشبیهات اوست و با لفظکردن مستعمل .