قناویزلغتنامه دهخداقناویز. [ ق َ ] (اِ) قسمی پارچه در دوره ٔ محمد شاه و اوائل ناصرالدین شاه . پارچه ای نخی که زمینه ٔ آن برنگهای مختلف بود و خطوطی از رنگی دیگر بموازات و برنگی جز رنگ زمینه ٔ پارچه با فاصله های بسیار کم بر آن نقش کرده بوده اند.
کنپوشلغتنامه دهخداکنپوش . [ کُم ْ ] (اِ) برقع که بدان روی پوشند و عربی آن کنبوش و جمع عربی آن کنابیش است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کنبوش و کنابش و کنابیش در همین لغت نامه شود.
کنوزلغتنامه دهخداکنوز. [ ک ُ ] (ع اِ) ج ِ کنز که معرب گنج است . (غیاث ) (آنندراج ). ج ِ کنز. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به کنز شود.
قینوشلغتنامه دهخداقینوش . [ ] (اِخ ) بنت برکائیل بن محوائیل . مادر حضرت نوح پیغمبر علیه السلام است . رجوع به تاریخ سیستان ص 42 شود.
چین آویزلغتنامه دهخداچین آویز. (ن مف مرکب ) آویخته با چین و شکنج . || قسمی پارچه ٔ ابریشمین گران بها در دوره ٔ محمدشاه و اوائل ناصرالدین شاه . قسمی منسوج ابریشمین . شاید صورتی دیگر از قناویز باشد. (یادداشت مؤلف ).