قمر در عقربواژهنامه آزادوقتی ماه وارد برج قمر که یکی از صور فلکی است می شود می گویند قمر در عقرب است کنایه از وخامت اوضاع
قِسِر در رفتنگویش بختیاری1. (کنایى) از زیر کار شانه خالى کردن؛ 2. گوسفندى که با وجود فراهم بودن موقعیتِ جفتگیرى باردار نشود.
قسر در رفتنفرهنگ انتشارات معین( ~ . دَ. رَ تَ) (مص ل .) (عا.) از حادثه یا مهلکه ای جان سالم به در بردن .
قمر در عقربواژهنامه آزادوقتی ماه وارد برج قمر که یکی از صور فلکی است می شود می گویند قمر در عقرب است کنایه از وخامت اوضاع
گردماهفرهنگ انتشارات معین(گِ) (اِمر.) 1 - قمر در شب های سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم که مدور باشد. 2 - ماه شب چهاردهم ، بدر (خصوصاً).
گانیمدواژهنامه آزاد(Ganymede در انگلیسی)؛ یکی از قمرهای مشتری و بزرگترین قمر در سامانۀ خورشیدی بعد از تیتان و کالیستو.
پهایلغتنامه دهخداپهای .[ پ ُ ی َ ] (اِخ ) از اعیاد هندوان در روز پانزدهم که قمر در منزل «یوتی » است . (ماللهند بیرونی ص 288).