قمرینلغتنامه دهخداقمرین . [ق َ م َ رَ ] (اِخ ) تثنیه ٔ قمر که عبارت از شمس و قمرباشد بجهت تغلیب قمر زیرا که در محاوره ٔ عرب قمر مذکر است و شمس مؤنث چنانکه مادر و پدر را والدین گ
غمرینلغتنامه دهخداغمرین . [ ] (اِخ ) قریه ای است در مصر واقع در منوفیه . ضریح الولی منصور بدانجاست . (از اعلام المنجد).
قرینهفرهنگ انتشارات معین(قَ نِ) [ ع . قرینة ] (اِ.) 1 - زوجه . 2 - علامت واثر. 3 - شبیه . 4 - علامت و نشانه ای که دلیلی باشد برای پی بردن به چیزی .
قمرانلغتنامه دهخداقمران . [ ق َ م َ ] (اِخ ) قمرین . تثنیه ٔ قمر که عبارت از شمس و قمر است بجهت تغلیب قمر، زیرا که در محاوره ٔ عرب قمر مذکر است و شمس مؤنث چنانکه مادر و پدر را و
ابهیلغتنامه دهخداابهی . [ اَ ها ] (ع ن تف ) روشن تر. زیباتر. نیکوتر. بهی تر. احسن : ابهی من القمرین .
رجبانلغتنامه دهخدارجبان . [ رَ ج َ ] (ع اِ) به صیغه ٔ تثنیه ، منظور رجب و شعبان است . (از ناظم الاطباء). ماه رجب و شعبان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجب و شعبان . (مهذب الاس
مشرقینلغتنامه دهخدامشرقین . [ م َ رِ ق َ ] (ع اِ)عبارت از مشرق و مغرب ، بدان که مشرق و مغرب را دو مشرق گفتن بنابر تغلیب است . و تغلیب آن را گویند که یک شی ٔ غالب را از دو شی ٔ که
قرینهفرهنگ انتشارات معین(قَ نِ) [ ع . قرینة ] (اِ.) 1 - زوجه . 2 - علامت واثر. 3 - شبیه . 4 - علامت و نشانه ای که دلیلی باشد برای پی بردن به چیزی .