6858 مدخل
قر دادن
قمبل . [ ق ُ ب ُ ] (اِ) سرین . (فرهنگ نامه ٔ جدید رازی ).
(قُ بُ) (اِ.) کفل ، سرین .
سُرین
شلوار تنگ
گرد و قلنبه –برآمده و چاق
از انواع دامن های بومی
گرد ،چاق
(قُ بُ) (اِ.) نک قُمبُل .
قابل التیام؛ خوبشدنی.
قابل.
قابل استفاده بودن – مفید بودن
قابل استفاده – مفید