لغتنامه دهخدا
قما.[ ق ُم ْ ما ] (مغولی ، اِ) زن غیرمحترمه مانند متعه وامثال آن که مرد بر سر عقدی یا محترمه ٔ خود گیرد. کنیزک . (غیاث اللغات ). قوما. زن مملوکه : این دو نوباوه ٔ خاندان سعادت اگرچه از قمااند... (ابوالفضل ناکری در شرح حال خود). سلطان بغداد خاتون را... از امیر شیخ حسن بازستاند