منگیاگرفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهقمارباز: ◻︎ دنیا قمارخانهٴ دیو است و اندر او / ما منگیاگران و اجل نقشبین منگ (سوزنی: ۲۳۳).
gambadoدیکشنری انگلیسی به فارسیقماربازی، جفتک، گتر، طفره، چکمه رکابی و ساقه بلند سواری، زنگار یا پا پیچ سوار کاری