26 فرهنگ

8743 مدخل


ترجمه مقاله

قلاب

qallāb

۱. برگرداننده؛ دگرگون‌کننده.
۲. گرداننده از سره به ناسره.
۳. آن‌که پول قلب سکه بزند.

چنگک

چنگک، کجک، گیره، معلاق

clasp, crampon, crook, fastener, fastening, grab, hanger, hitch, hook, lug, tab