26 فرهنگ

741 مدخل


قلاب

qallāb

۱. برگرداننده؛ دگرگون‌کننده.
۲. گرداننده از سره به ناسره.
۳. آن‌که پول قلب سکه بزند.

چنگک

چنگک، کجک، گیره، معلاق

clasp, crampon, crook, fastener, fastening, grab, hanger, hitch, hook, lug, tab