لغتنامه دهخدا
قعدد. [ ق ُ دُ ] (ع ص ) رجل قعدد؛ مرد قریب پدران به جانب جد اکبر. (منتهی الارب ). القریب الاَّباء من الجد الاعلی . (اقرب الموارد). || بعید پدران به جانب جد اکبر. از لغات اضداد است . (منتهی الارب ). البعیدالآباء منه (ضد). (اقرب الموارد). || مرد بددل ناکس بازایستاده از مکارم اخ