قطار ریلبَرrail trainواژههای مصوب فرهنگستانقطاری با واگن‌های کفی و مجهز به قفسههای ریل برای حمل ریل‌های ممتد
قفسۀ ریلrail rackواژههای مصوب فرهنگستانقابی با چند طبقه و غلتک‌های ویژه برای قرار دادن ریل‌های ممتد در قطار ریلبَر
زینچهrail chair, chairواژههای مصوب فرهنگستانصفحۀ فولادی شکلدادهشده که بین ریل و ریل‌بند قرار می‌گیرد
درز تکیه‌گاهیsupported jointواژههای مصوب فرهنگستاندرزی پیچی که در زیر آن سه ریل‌بند قرار دارد که دو تای آنها در فاصلۀ اندکی از انتهای دو ریل و سومی در مرکز درز و در میان دو ریل‌بند دیگر قرار دارد
بستر ریل‌بندtie bedواژههای مصوب فرهنگستانسطحی پوشیده با پارسنگ که ریل‌بند بر روی آن قرار می‌گیرد متـ . بستر تراورس