غطاطلغتنامه دهخداغطاط. [ غ ُ ] (ع اِ) اول پگاه ، یا پس مانده ٔ سیاهی شب . (منتهی الارب ). اول صبح یا بقیه ای از تاریکی شب . (از اقرب الموارد). بام . (مهذب الاسماء). || تاریکی سح
غطاطلغتنامه دهخداغطاط. [ غ َ ] (ع اِ) مرغ سنگخوار، یا نوعی از آن که پشت و شکمش تیره رنگ و شکم بازویش سیاه باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نوعی از سنگخوار. (صراح ). قطا، و گفته
غطاطلغتنامه دهخداغطاط. [ غ ِ ] (ع مص ) به معنی مُغاطَّة. (منتهی الارب ). در فرهنگهای تاج العروس و اقرب الموارد و قطر المحیط و شرح قاموس به فارسی و المنجد غطاط مصدر باب مفاعله و
غطاطلغتنامه دهخداغطاط. [ غ ُ ] (اِخ ) جایی است . کمیت بن ثعلبة جد کمیت بن معروف گوید : فمن مبلغ علیا معد وطیئاًو کندة من اصغی لها و تسمعایمانیهم من حل بحران منهم و من حل اکناف ا
قطاتانلغتنامه دهخداقطاتان . [ ق َ ] (اِخ ) موضعی است ، و در اشعار امروءالقیس از آن یاد شده است . (معجم البلدان ).
قطاتانلغتنامه دهخداقطاتان . [ ق َ ] (اِخ ) موضعی است ، و در اشعار امروءالقیس از آن یاد شده است . (معجم البلدان ).
اریضلغتنامه دهخدااریض . [ اَ ] (اِخ ) موضعی است در قول امروءالقیس :أصاب َ قَطاتَین فسال لواهمافوادی البدِی ّ فانتحی للأریض . (معجم البلدان ).اریض یا یریض شهری است یا وادی ایست
افحوصلغتنامه دهخداافحوص . [ اُ ] (ع اِ) خانه ٔ سنگ خوار. ج ، افاحیص . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خانه ٔ مرغ سنگخوار. (آنندراج ). آشیان کبوتر. (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). آشیا