قصر نواضحلغتنامه دهخداقصرنواضح . [ ق َ رِ ن َ ض ِ ] (اِخ ) در بادیه ٔ بصره است و یک روز تا دجله فاصله دارد. (معجم البلدان ).
فلک اقتدارلغتنامه دهخدافلک اقتدار. [ ف َ ل َ اِت ِ ] (ص مرکب ) فلک احتشام . بسیار مقتدر. مسلط بر همه چیز مانند فلک : پادشاه فلک اقتدار در نواحی قصر زردیار به صید و شکار پرداخت . (حبیب
قصر ابن عامرلغتنامه دهخداقصر ابن عامر. [ ق َ رُ اِ ن ِ م ِ ] (اِخ ) از نواحی مکه است . عمربن ابی ربیعه در اشعار خود از آن یاد کرده است . (معجم البلدان ).
قصر باجةلغتنامه دهخداقصر باجة. [ ق َ رِ ج َ ] (اِخ ) شهری است به اندلس از نواحی باجه نزدیک دریا. بعضی گمان کرده اند که عنبر در سواحل آن یافت شود. (معجم البلدان ).
قصر عروةلغتنامه دهخداقصر عروة. [ ق َ رِ ع ُرْ وَ ] (اِخ ) دهی است از نواحی بغداد در ناحیه ٔ بین النهرین . (معجم البلدان ).