قساروسلغتنامه دهخداقساروس . [ ] (معرب ، اِ) قسوس است که عصاره ٔ لحیةالتیس باشد. (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قسوس شود.
قسارواقرقونلغتنامه دهخداقسارواقرقون . [ ] (معرب ، اِ) سعد است .(فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قسارواقوقیرون شود.
قسارواقوقیرونلغتنامه دهخداقسارواقوقیرون . [ ] (معرب ، اِ) سعد است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قسارواقرقون شود.
قساروسلغتنامه دهخداقساروس . [ ] (معرب ، اِ) قسوس است که عصاره ٔ لحیةالتیس باشد. (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قسوس شود.
قاتل ابیهلغتنامه دهخداقاتل ابیه . [ ت ِ ل ِ اَ ] (اِ مرکب ) نباتی است که مگس کشد و قابض است . بنگ . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بنج . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی و قرابادین ). نزد بعضی بیداسقان و
قسارواقرقونلغتنامه دهخداقسارواقرقون . [ ] (معرب ، اِ) سعد است .(فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قسارواقوقیرون شود.